94/8/18
12:35 ع
اخیراً یک فایل صوتی از جناب نقویان منتشر گردیده است که در آن تلاش می کند مقام خود را بالاتر از آن بداند که حتی در خصوص رهبری و بیت ایشان فریب بخورد و یا می گوید که این که مردم با شوق و ذوق به ایشان عرض ارادت می کنند ناشی از حب دنیا و حب مقام و فریبکاری است و می گویند که جز 14 معصوم که عصمت دارند، دیگر حرف هیچ کسی را بدون این که قانع شود نمی پذیرد، که با این مطلب کوتاه به آنها پاسخ داده می شود:
البته مواضع ایشون در خصوص فتنه و حمایت از سران فتنه و مواضع مذبذبانه ایشان مسبوق به سابقه هست ولی این که یک فایل صوتی را معیار و مستند فرض کنیم نیز صحیح نیست چرا که امکان تقطیع در خصوص بسیاری از جملات آن وجود دارد و چه بسا جمله ای در مورد رهبری به جمله ای در مورد فلان آیت الله چسبانده شده باشد بدون این که شما متوجه شوید. شاید در فیلم بتوان قیچی خوردن را راحت متوجه شد ولی در فایلهای صوتی این مسئله به راحتی میسر نمی شود ولی با این وجود برخی از اظهارات ایشان غیرقابل انکار بوده و مکرر بیان شده اندکه در این خصوص در چند بندبه مطالبشان پاسخ می دهم:
اولا که ایشان تبعیت و پذیرفتن را یکی فرض کرده است، چه بسا شما حتی ممکن است نظر امام معصوم هم برایتان کمی عجیب باشد ولی ولایت اقتضا می کند که تبعیت گردد.
بحث دیگر هم موضوع عصر غیبت و بحث ولایت فقیه است. کسی که ادعا میکند تابع معصومین علیهم السلام است نمی تواند بحث ولایت فقیه را نپذیرد، کسی خود را تابع معصومین می داند، نمی تواند در مورد بحث ولایت فقیه طوری صحبت کند که این ولایت در حد یک توصیه و حتی کمتر از آن تلقی گردد.
ایراد سومی که در سخنان ایشان وجود دارد تلاش برای نیت خوانی و اتهام براساس ذهن خوانی است. این که به یک نفر عرض ارادت شود یا دست عالمی یا ردای عالمی بوسیده شود را با چه حجت شرعی مبنی بر دنیا دوستی و مقام دوستی می توان تلقی کرد و تهمت زد؟! آیا هر عالمی که دستش بوسیده می شود یا هر کسی که از او تبعیت می شود یا هرکسی که از او استقبال می شود برای حب قدرت و دنیاست؟! اگر اینطور باشد که ائمه معصومین و بسیاری از علمای صاحب کرامت شیعه اینچنین مورد ارادت و محبت قرار داشتند و کسی که اینچنین مدعی تبعیت از ائمه معصومین است حداقل به حرمت ایشان نباید عملی که توسط ایشان نیز صورت می گرفته را اینچنین متهم به حب دنیا و مقام نماید.
در کنار مطالب فوق وقتی می بینیم در جایی که به فتنه گران می رسد حمایت بی دریغ خود را مشمول حال ایشان می کند و حتی برمبنای احتمال و بدون هیچ حجتی، حدس خود را مبنی بر این که حداقل امام حسین در 3 بار ملاقاتش با عمرسعد یکبار با او دست داده است را برای توجیه و تطهیر دست دادن ظریف با کری مورد استناد قرار می دهد که این رفتار با ادعاهای حق گرایانه و دقت نظرشان در پذیرفتن هر سخنی، در تناقض آشکار قرار دارد.
نتیجه این که این ایرادات اینقدر پیچیده نیستند که از فردی مثل جناب نقویان که سالهاست منبری و اهل مطالعه است پذیرفتنی باشد و در بهترین شرایط و برای این که این رفتارها و گفتارهای ایشان را ناشی از نفاقشان ندانیم ناچاریم آنها را ناشی از بی سوادی ایشان تعبیر نماییم.